قیمت سشوار!!!

1392/5/20 16:06

نویسنده : خاله فاطله!

815 بازدید

اشتراک گذاری

هدی از حموم اومد بیرون.

هدی: مامان؛ چند بهت بدم تا موهام رو با سشوار خشک نکنی؟! 2 تا خوبه؟!

زهرا (مامان هدی): 2 تا که کمه, 1 میلیون بهم بده.

هدی: 1 میلیون زیاده, ندارم.

زهرا: خب چند داری بهم بدی؟!

هدی: 1800 تومن!!!

زهرا: خب بده.

(هدی 2 تا دونه کاغذ داد به مامانش.)

زهرا: دستت درد نکنه.

هدی: خب بقیه اش رو پس بده

سن هدی در زمان این خاطره:

3 سال و 9 ماه

تاریخ:

20 مرداد 92

پسندها (1) پسندیدم

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامانِ عسل
16 شهریور 92 16:43

دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان روز دختر مبارک . . .

مامانِ عسل
15 مهر 92 10:04

دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست برپا گر این بزم شعف ذات خداست گفتم به خرد چه اتفاق افتاده گفتا که عروسی علی و زهرا است سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه مبارک باد

مامانی درسا
11 آبان 92 1:07

عزیزم تولدت مبارک امیدوارم روزهایی پر از شادی و سلامتی داشته باشی

مامانِ عسل
20 آبان 92 14:42

روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه! نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه! این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار، پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه! باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا، به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه! شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار، دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه! جان من برخیِ " آن مرد " که در شط فرات، تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه! هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین، ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه!

خاله جون
30 آبان 92 2:31

قربون این شیرین زبونیات

مامانِ عسل
18 آذر 92 14:11

تلنگر کوچکی است باران ، وقتی فراموش می کنیم آسمان کجاست !!!

مامانِ عسل
14 اسفند 92 10:01

چه دعایی کنمت بهتر از این: که کنار پسر فاطمه هنگام اذان، سحر جمعه ای از سال جدید در شبستان بقیع، قامتت قد بکشد وقت نماز، به نمازی که نثار حرم و گنبد برپاشده ی حضرت زهرا بکنی.

هدی خاله!

قیمت سشوار!!!

نظرات (7)

مطلب قبلی